که میگه دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره وقتی ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگهدار نه خیلی هم فایده داره من که نمیتونم به گیسوی پریشون میرسم خودمو نگهدارم حتما پیشنهاد میدم اصلا ربطی به این قسمت وبلاگ تو نداست داشت؟ نداشت آره نداشت حالا کی به گریت خندیده؟ غلط کرده این آدم دیگه ارزش نداره اون موقع میگی بیاد بهت دل ببنده چی میگی؟؟؟؟ ولی ایندفه ربط داشتا داشت؟ آره داشت چقدر برات نوشتما حال میکنی ها میخوای بازم برات بنویسم الا فکر میکنی این دیونست این همه نظر داده برا ۲بیت شعر نه؟ این فکرو میکنی؟ خیلی ناراحت میشم این فکرو بکنی البته تا حالا برا کسی اینقدر نظر نداده بودم تازه الان نمیدونم دیگه چی بنویسم وگرنه مینوشتم آهان یادم اومد وبلاگ خوبی داری بعضی هاش ضعیفه ولی اکثرا قویه دیگه چی بنویسم همین دیگه خواهش میکنم به وبلاگم سر نزن ممنون میشم
سلام.ممنون از نظرتون.من برای نظر همه احترام قایلم.حالا چه طولانی چه کوتاه. چه تعریف چه انتقاد. هر کاری یه ضعف هایی داره.من با کمک نظرات دوستان میتونم بالگم رو بهتر کنم. بازم ممنون.
سلام پریا جون پست قبلی رو خوندم...کاش می شد در مورد صهبا هم چیزی می نوشتی و حتی شرح دلدادگی اون به سیمین...به هر حال همین هم خوب بود...باز هم می گم من اولین بار بود که اسم سیمین بهبهانی رو تو وبلاگ تو می دیدم... ... ... ... سفر من هم به پایان رسید...
سلام بهارین جون راستش هنوز در مورد صهبا چیز قابل نوشتنی ندارم ولی سعی میکنم یه مطلب درباره اش بنویسم.ممنون که سر زدی دوست عزیز
سلام دوست عزیز . متن جالب و اثر گذاری بود . خودن چقدر از این موضوع درس گرفتی واقعا ؟ یعنی اینکه بعد از خوندن این داستان چقدر سعی کردی نیمه ی پر لیوان رو ببینی یا به عمق مطلب پی ببری
سلام.ممنون از نظرتون. راستش من قبل از این داستان هم سعی میکردم نیمه ی پر لیوان رو ببینم.به نظرم به هر چی فکر منفی بکنی احتمال وقوعش بیشتر میشه و اگه سعی کنی هر چیزی رو از جنبه ی مثبتش نگاه کنی حتما نتیجه ی مثبتی هم میگیری.
که میگه دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره
وقتی ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگهدار
نه خیلی هم فایده داره
من که نمیتونم به گیسوی پریشون میرسم خودمو نگهدارم
حتما پیشنهاد میدم
اصلا ربطی به این قسمت وبلاگ تو نداست
داشت؟
نداشت
آره نداشت
حالا کی به گریت خندیده؟
غلط کرده
این آدم دیگه ارزش نداره
اون موقع میگی بیاد بهت دل ببنده
چی میگی؟؟؟؟
ولی ایندفه ربط داشتا
داشت؟
آره داشت
چقدر برات نوشتما
حال میکنی ها
میخوای بازم برات بنویسم
الا فکر میکنی این دیونست این همه نظر داده برا ۲بیت شعر
نه؟
این فکرو میکنی؟
خیلی ناراحت میشم این فکرو بکنی
البته تا حالا برا کسی اینقدر نظر نداده بودم
تازه الان نمیدونم دیگه چی بنویسم وگرنه مینوشتم
آهان یادم اومد
وبلاگ خوبی داری
بعضی هاش ضعیفه
ولی اکثرا قویه
دیگه چی بنویسم
همین دیگه
خواهش میکنم به وبلاگم سر نزن
ممنون میشم
سلام.ممنون از نظرتون.من برای نظر همه احترام قایلم.حالا چه طولانی چه کوتاه. چه تعریف چه انتقاد. هر کاری یه ضعف هایی داره.من با کمک نظرات دوستان میتونم بالگم رو بهتر کنم. بازم ممنون.
یادم رفت بگم
من اگه میخواستم سر نزنی چرا آدرس وبلاگمو دادم
الان اگه فکر کنی دیونم ناراحت نمیشم چون حق داری
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام پریا جون
واقعا وبلاگ قشنگ و پر محتوایی داری
خیلی لذت بردم
بازم بهت سر میزنم
سلام سارا جون. خیلی خوشحال شدم که بهم سر زدی.ممنون از نظرت عزیزم. بازم بهم سر یزن.
سلام پریا جون
پست قبلی رو خوندم...کاش می شد در مورد صهبا هم چیزی می نوشتی و حتی شرح دلدادگی اون به سیمین...به هر حال همین هم خوب بود...باز هم می گم من اولین بار بود که اسم سیمین بهبهانی رو تو وبلاگ تو می دیدم...
...
...
...
سفر من هم به پایان رسید...
سلام بهارین جون
راستش هنوز در مورد صهبا چیز قابل نوشتنی ندارم ولی سعی میکنم یه مطلب درباره اش بنویسم.ممنون که سر زدی دوست عزیز
عزیزم اگه دل میبست که دیگه به گریه هات...
متاسفم که واقعیت اینقدر تلخه
---
ببخشید که کم سر میزنم
سلام دوست عزیز . متن جالب و اثر گذاری بود . خودن چقدر از این موضوع درس گرفتی واقعا ؟ یعنی اینکه بعد از خوندن این داستان چقدر سعی کردی نیمه ی پر لیوان رو ببینی یا به عمق مطلب پی ببری
سلام.ممنون از نظرتون.
راستش من قبل از این داستان هم سعی میکردم نیمه ی پر لیوان رو ببینم.به نظرم به هر چی فکر منفی بکنی احتمال وقوعش بیشتر میشه و اگه سعی کنی هر چیزی رو از جنبه ی مثبتش نگاه کنی حتما نتیجه ی مثبتی هم میگیری.
واقعا دستت درد نکنه