پریا

نظر بدین خوشحال می شم

پریا

نظر بدین خوشحال می شم

مثلث برمودا ( قسمت دوم )

مثلث برمودا ( قسمت دوم ) 

 

 

دو مورد از پرونده های مشهور :  

 

در بررسی وقایع مثلث برمودا نخستین سوالی که به ذهن می رسد این است که اصولا شهرت منطقه از کجا  آغاز شده و تاکنون چند حادثه در آن به ثبت رسیده است؟ 

گرچه عده ای اعتقاد دارند که سابقه ی تاریخی وقایع این بخش از جهان به گذشته های دور ، حتی زمان کاشفان بزرگ قاره ی جدید و خدو کلمب می رسد ولی واقعیت این است که گزینش شکل مثلث برمودا برای این منطقه و نام گذاری آن به این نام  از سال های دهه ی ۱۹۴۰ میلادی و توسط روزنامه نگاران آغاز شد.افسانه ی مثلث برمودا بلافاصله پس از آن شهرت یافت که پنج هواپیمای نیروی دریایی ایالات متحده ی آمریکا از نوع  ¤ اونجر تورپدو ¤ در روز پنجم دسامبر ۱۹۴۵ در این منطقه ناپدید شدند.این اسکادران هوایی در پروازی آموزشی موسوم به ( پرواز ۱۹ ) پایگاه فورت لادرلیل در فلوریدا را به قصد انجام یک ماموریت هدف یابی در فراسوی ساحل ترک کردند. آنان پس از پرواز از روی باند ، گروهی هم پرواز تشکیل دادند ولی به گونه ای غیر قابل توجیه در تشخیص محیط پیرامون خود با مشکل مواجه شدند. فرمانده ی اسکادران ، ستوان ¤ چارلز تیلور ¤ به کمک رادیو با پایگاه تماس بر قرار کرد و گفت : ظاهرا ما گم شده ایم.همه چیز غیر عادی و عجیب و غریب است.نمی توانیم به هیچ جهتی اطمینان کنیم. حتی دریا هم آنطوری که باید باشد نیست. 

قطعات مغشوشی که از مکالمات میان خدمه دریافت شد نشان داد که کارکرد دستگاه های جهت یابی مختل شده است ، بادهایی در ارتفاع زیاد وزیدن گرفته اند و شوخت هواپیما ها در شرف اتمام است.پس از ناپدید شدن هواپیماها علیرغم جست و جوی پر حجم و پی گیر توسط حدود یکصد شناور و چندین زیر دریایی ، هیچ گاه اثری از لاشه ی هواپیماها و خدمه به دست نیامد. 

مورد مشهور دیگر ناپدید شدن یک هواپیمای مسافربری چهار موتوره به نام ¤ استار تایگر ¤ است که در ساعات پیش از طلوع روز ۳۱ ژانویه سال ۱۹۴۸ روی داد.این هواپیما با خلبانی کاپیتان ¤ بی.دبلیو. مک میلان ¤ بیست و نه مسافر و خدمه را از لندن به هاوانا می برد.آخرین ایستگاه سوخت گیری هواپیما ¤ سانتاماریا ¤ در جزایر آزور بود.خلبان مک میلان در حال نزدیک شدن به برمودا با فرودگاه ¤ کایندلی فیلد ¤ تماس عادی برقرار کرد.اینجا ایستگاه بعدی سوخت گیری هواپیما بود.او برای تنظیم سامانه ی ناوبری هواپیما و اطمینان از اینکه به حرکت در مسیر درست ادامه خواهد داد ، تقاضای حمایت رادیویی کرد. به این ترتیب مشخص شد که  هواپیما اندکی از مسیر اصلی منحرف شده است و این انحراف جزیی اصلاح شد.پس از آن در حالی که استار تایگر تنها کمتر از دو ساعت با محل بعدی فرود فاصله داشت مک میلان ساعت تقریبی فرود را با توجه به باد های قدرتمند مخالف با یک ساعت تاخیر ، ۵ صبح اعلام کرد.دیگر هیچ پیامی از هواپیما نرسید.پس از آنکه هواپیما وارد فرودگاه نشد با تکیه بر گزارش های دقیق از آخرین موقعیت هواپیما عملیات نجات را آغاز کردند ولی هرگز اثری از آن به دست نیامد. با توجه به شرایط موجود هیچ دلیلی برای اینکه هواپیما در آب سقوط کرده باشد وجود نداشت.پایداری شرایط آب و هوایی، عدم وجود هیچ گونه جوی که بتواند به هواپیما آسیب جدی برساند و عدم وجود توفان های الکتریکی ، مسیله را غامض تر کرد.به علاوه ، هواپیما در مسیری اصلاح شده و درست پیش می رفت و حتی اگر اصلاح جزیی آخر را نیز انجام نمی داد ، با حداکثر ۶۰ کیلومتر اختلاف فاصله به جزیره میرسید که در این صورت نیز خلبان می توانست محل فرود را ببیند و مسیر را به سمت آن تغییر دهد.وجود سوخت اضافی مسئله ی کمبود سوخت را منتفی می ساخت و با مجهز بودن هواپیما به چهار موتور مجزا این امکان وجود داشت که حتی در صورت خرابی یک یا دو موتور ، باز هم به سلامت فرود بیاید.اینکه در مسافتی در حدود ۲ ساعت پرواز ، سه موتور با هم از کار بیفتد امری نا ممکن تلقی شد. 

در نبود هرگونه علت قانع کننده و منطقی ، هیئت پژوهش سقوط ، حکم نهایی را اینگونه صادر کرد : ( آنچه در این مورد به وقوع پیوسته است هرگز شناخته نخواهد شد و سرنوشت استار تایگر لزوما در چارچوب اسرار لاینحل باقی خواهد ماند . )