پریا

نظر بدین خوشحال می شم

پریا

نظر بدین خوشحال می شم

رژیم غذایی انسان مدرن

این مطلب برگرفته از نوشته ی سارا ابراهیمی در مجله ی خانواده سبز است که با تغییراتی که خودم دادم در اینجا می نویسم

 

اگر الان در این لحظه با خوندن تیتر رژیم غذایی انسان مدرن این احساس بهتون دست داد که نکنه اضافه وزن دارین و باید رژیم یا به قول فرنگی ها دایت بگیرین فوری این مسئله رو از شریک زندگیتون بپرسین. ( اگه شریک زندگی ندارین خب یکی جور کنین چیزی که زیاده مرد بیکار ). اگه او مرد شجاع و دور اندیشی باشه با اعتماد به نفس و تاکید میگه : << نه! البته که نه >> و به سرعت اتاق رو ترک میکنه و اما اگه یکی از پاسخ های زیر رو داد مطمئن شوید که او هم مرد بسیار خوب و مهربانی ست و هم اینکه حسابی از شما می ترسه:

الف) نمیتونم بگم چاقی... اما خب لاغر هم نیستی

ب) نسبت به چه کسی؟

ج) یه کمی اضافه وزن بهت میاد

د) من چاق تر از تو هم دیدم

ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم به بیمت فکر میکردم!!

به این لیست از پاسخ ها گزینه های دیگه هم میشه اضافه کرد اما معنی همشون در کل این جمله هست: آره بابا چاقی اما کی جرئت داره بگه؟

شما هم هروقت هوس کردین حال کسی رو بگیرین و تا مرز کشتن زجرش بدین و همه ی دق دلتون رو سر اون بدبخت در بیارین کافیه با تمام وجود لبخند بزنید و با مهربانی به شخص مورد نظر بگین: اوه.. عزیزم چرا اینقدر چاق شدی؟ به نظرم ده کیلو اضافه وزن پیدا کردی. البته بهتره خودتون رو خسته نکنین تا به یه مرد از این حرفها بزنین چون مردها معمولأ در مقابل این حرف از خودشون واکنشی نشون نمیدن چون یا دارن فوتبال نگاه میکنن و یا در حال گلوله کردن جوراب های معطرشون و پرتاب اون به زیرمبل هستن اما اما و اما این فرمول روی خانومها مخصوصأ خواهر شوهر یا جاری یا همه ی اونای که چشم ندارن شما رو ببینن ( شایدم شما چشم دیدن اونارو ندارین) تاثیر شگفت انگیزی داره و خانوم مورد نظرو تا مرز سکته می بره.

اما حالا بهتره یه کم از تاریخچه ی رژیم بدونین...

تقویم تاریخ!

شونصدو بیست سال پیش در چنین روزی.....! پیدایش رژیم های غذایی به لوحه ای متعلق به ۱۹۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در تاحیه سومر مربوط میشود که در آن برنامه غذایی یک کودک نوشته شده و در حال حاظر در موزه ی باستان شناسی استامبول نگهداری میشود. ( اگرباور ندارین خب برین خودتون ببینین. با هتل ۵ ستاره و بلیط و وعده های غذایی قیمتی که من دارم میشه حول و حوش ۷۰۰ یا ۸۰۰ البته از نوع هزار تومان. البته این قیمت رفتن به آنتالیا هست نه استامبول. فرقی هم نداره مهم اینه شما تا ترکیه برین دیگه ).

خلاصه داشتم تاریخچه رو میگفتم.. طی دوران مختلف تاریخ و از دیدگاه مذاهب گوناگون رژیم غذایی حائز اهمّیت بسار بوده و در بساری کتب مذهبی مطالبی در زمینه ی تغذیه در دوران بارداری و شیردهی منعکس شده است. در زمان های قدیم مردان چاق و شکم گنده ثروتمند به نظر می رسیدن و چاقی را نشانه ی تندرستی و شخصیت اجتملعی میدانستن. بعضی ها حال کار کردن و پول در آوردن نداشتن اما تا دلتون بخواد حال خوردن و چاق شدن داشتن و به همین دلیل میتونستن چاق و شکم گنده شوند و احساس ثروتمند بودن بکنن و به اصطلاح حالشو ببرن. بقراط ( معّرف حضورتون که هست) معمولأ بعد از غذا خوردن ملت رو نصیحت میکرده که آی مردم کم بخورین.توجه که کردین بعد از غذا خوردن که شکم خودش سیر میشده گیر میداده به مردم بدبخت که کم بخورین.

سعدی (علیه الرحمه) هم تنها یک بیت در مورد کاهش وزن سروده که میگه:

تا شود فربهی لاغر      لاغری مرده باشد از سخت

مردم در طول تاریخ نشان دادن که پیروزی ها شکست ها خیانت ها و جنایت ها رو فراموش کردن اما غذا خوردن رو به هیچ وجه فراموش نکردن. در قرن اخیر به دلیل استفاده ی بسیار زیاد مردم از محولات غذایی که شامل ۸۶٪ مواد شیمیایی و ۱۲٪ خاک و ۲٪ مواد خوراکی بوده است به شدت انسان های عزیز عریض شده اند و اصطلاحاتی مانند << بشکه>> << گنده بک>> << تپه>> << بترکی ایشالا >> << خرس گنده>> << خیکی>> و غیره یا بازم به قول این فرنگیا etcetera بسیار رواج یافته و همه گیر شدند تا اینکه در سال ۱۹۱۷ نخستین انجمن مربوط به رژیم دانان توسط گروهی از کارشناسان تغذیه ی آمریکا ( کشورچاقالوها ) تاسیس شد.این انجمن یرای اولین بار مجله ی علمی رژیم شناسان رادر سال ۱۹۲۵ منتشر کرد.دانش آموختگان این رشته که رژیم شناس نامیده میشوند باید تمام اطلاعت و دانش خود را در راه کمک به برقراری و بهبود سلامت بشر به کار گیرند.بدین ترتیب مصیبت رسما آغاز شد.کلاس های بادی بیلدینگ، رژیم های لاغری، کمربندهای لاغری، گوشواره های لاغری و ... روز به روز گسترش بیشتری یافتند.آمریکایی های ذلیل مرده هم با ساختن عروسک باربی جهان را در آرزوی باربی شدن به حالت خماری فرو بردند.( در اینجا منظور از جهان بانوان محترم است وگرنه آقایان اگر خودکشی هم کنند نهایتا میتوانند گوریل انگوری بشوند! ) 

 

رژیم چیست؟ 

 

رژیم چیز بدی نیست ، البته خداییش چیز خوبی هم نیست.رژیم یعنی نخوردن چیزهایی که دوست داریم و خوردن چیزهایی که حال آدم رو به هم میزنند.تصورش را بکنید آدم چیپس نخورد ، چلو خورش نخورد ، کله پاچه نخورد، نوشابه نخورد ، آن وقت مجبور باشد عصاره ی شلغم ، آب کرفس خام ، نان سبوس دار با پیاز ، یه گونی کلم با یه بشکه آب و ... بخورد.کجای این عدالت است؟کجای این حقوق بشر است؟ کجایی سازمان ملل که رژیم غذایی ما را کشت؟!!! 

در تغذیه ، به مقدارغذایی که فرد مصرف میکند رژیم غذایی می گویند. تغذیه ی مناسب ، تغذیه ای است که میزان ویتامین ، مواد معدنی ، پروتئین و مواد سوختی آن ( هیدرات های کربن و چربی ها ) کافی باشد.عدم تعادل بین خردن مواد سوختی و مصرف انرژی ، سبب فقر غذایی ( نی قلیونیسم ) یا ذخیره ی آن به صورت چربی ( توپولیسم ) میشود. 

وقتی شما پیش متخصصان مراجعه میکنید، در حالی که سیگار میکشند و خودشان چیزی حدود ۱۲۰ کیلو هم اضافه وزن دارند با تاسف و تاثر فراوان به شما می فرمایند: < میدونی! بهترین راه برای رسیدن به وزن مطلوب ، تغییر شیوه ی زندگی به صورت رژیم غذایی مناسب و افزایش فعالیت بدنی است.> این یعنی برای شما متاسفیم که چاق شدید  اما با ورزش به سادگی میتوانید به وزن ایده آل تان برسید.این هم یک برنامه ی ورزشی که اگر پس از انجام آن زنده ماندید وزنتان کم میشود: 

۱-خوردن یک هسته خرما و یک بشکه آب روزی شونصد کیلومتر بدوید. 

۲-شنا کنید.پیشنهاد میشود برای حصول نتیجه ی قطعی در این مرحله یکبار به مدت ۲۸ دقیقه زیر آب بمنید و همه را با استقامت تان شگفت زده کنید.مطمئن باشید ما یاد شما را گرامی میداریم و حلو و فاتحه را فراموش نمیکنیم<خدا رحمتتان کنم.شما واقعا در راه هدفتان خیلی تلاش کردید! 

۳-دویدن دنبال اتوبوس شرکت واحد به میزان دلخواه 

۴-استفاده از سونا.متروی شهری تهران به صورت رایگان این امکان را در اختیار شما قرار می دهد که امید است همراه با عطر مطبوع هموطنان عزیز از آن لذت ببرید. 

۵-راه حل نهایی این استکه سه بار ارز روی برج میلاد به پایین بپرید!شک نکند که وزنتان کاهش پیدا میکند، شاید در این راه جانتان را از دست دهید که البته این مورد زیاد هم مهم نیست.آدم آخرش باید بمیرد!!! 

 

مگه من اضافه وزن دارم؟ 

 

البته که نه! سی چهل کیلو که ارزش این حرفها رو نداره! اگر می خواهید بدانید که اضافه وزن ( اسم محترمانه ی چاقی ) دارید یا نه ، بروید جلوی آیینه و قامت رعنای خودتان را ببینید...بروید دیگر! مانده اید جلو مانیتور بروبر این مطلب رو میخوانید که چی بشه؟!! 

خب! حالا از دیدن تصویرتان در آیینه یاد چی می افتید؟ براد پیت؟ بدهکاری هاتون؟ فیتوپلانکتون؟ آنجلینا جولی؟ سوزن ته گرد؟ ... اگر یاد گزینه هایی از این دست افتادید موردی ندارد ما دعا میکنم خدا شفاتون بده اما اگر رفتید سراغ یخچال و یک سیب برداشتید و احساس کردین این سیب چقدر شبیه شماست ما میفهمیم که شما یک مرد هستید. از کجا فهمیدیم؟ 

چاقی سیبی شکل ( آندروئید مردانه ) : در این نوع چاقی ، چربی در قسمت های میانی بدن ذخیره میشود یعنیقسمت های فوقانی شکم ، قفسه ی سینه ، گردن ، صورت ، بازو ها و اندامهای درونی ای که چربی آنها را احاطه میکند و شامل قلب ، شش ها ، کبد و کلیه ها می باشند.( خانم ها لبخند بزنید چون چاقی سیبی شکل اغلب در مردان پدید می آید) اما زنان پس از یائسگی و تحت هورمون درمانی و پس از زایمان نیز میتوانند این تیپ چاقی را بروز دهند( حالا نوبت شما آقایان است که لبخند بزنید ) 

چاقی گلابی شکل ( ژینوئید زنانه ) : در این نوع چاقی ، چربی در قسمت های تحتانی شکم ، باسن و ران ها ذخیره میشود. 

اما در آخر فرمولی رو بهتون معرفی میکنم که بر حسا آن وزن متناسب خود را پیدا کنید: 

 

( ۲ / ۱۵ ) - ۱۰۰ - طول قد به سانتیمتر = وزن زن ها  

 

( ۴ / ۱۵ ) -۱۰۰ - طول قد به سانتیمتر - وزن مردها  

 

واقعا روم سیاه که با این فرمول ها شما رو یاد درس شیرین و لعنتی ریاضی انداختم اما باور کنید با شعر ( صد دانه یاقوت دسته به دسته ) نمیشد اضافه وزن رو مشخص کرد!!

سوالهای مشترک بین ....

 

 بعضی از سوال ها هستند که بین مردم مشترک هستند و به   عبارتی این سوال ها رو بسیاری از مردم روزانه می پرسند. البته در بیشتر موارد این سوال ها جوابی رو در پی نداره:
 
بیشترین سوال هایی که یک زن و مرد در زندگی زناشویی از هم میپرسند:
 
1- شوهر عزیزم دیشب کجا بودی؟
 
2-خانم عزیزم میشه الان تلفن نزنی؟ چون میخوایم 2 ساعت دیگه شام بخوریم!
 
3-وایسا ببینم مرتیکه!این کیه زنگ میزنه و تا من گوشی رو بر میدارم قطع میکنه ولی وقتی تو گوشی رو برمیداری 3 ساعت با هم صحبت می کنید؟هان هان هان؟!
 
4-و سوالی که همیشه همه زن ها از شوهرشون می پرسند:
(در ابتدای زندگی مشترک): عزیزم بهم میگی دوست دارم؟
(در  وسطای زندگی مشترک)بی وفا دیگه دوستم نداری؟
(در موقع طلاق) من از همون اول هم میدونستم دوستم نداری!
 
5-من هر روز صبح کله سحر پا میشم واست کار میکنم.یخ حوض میشکنم.خونه رو جارو میکنم.رخت کثیف میشورم.دستام تا بازو جر خورده حالا حق ندارم شب که میای خونه منو ببری شام بیرون؟

 
6-آیلین جان سه هفته ست داریم جمعه ها میریم خونه مامان تو.نمیشه این هفته بریم خونه مامان من؟
 
7-عزیزم اگه گفتی فردا چه روزیه؟(به آقایون محترم توصیه میکنم وقتی این سوال ازشون پرسیده شده سردرگم نشن و مثل بز تو صورت طرف مقابل نگاه نکنن!چرا که تجربه نشون داده  جواب این سوال خیلی ساده ست :یا تولد خانومتون یا سالروز ازدواج)
 
8-شرمنده خانوم!یادم نمیاد،میشه بگی سالگرد ازدواجمون کی بود؟
 
9-خانم پسرمون امسال میره کلاس چندم؟
 
10-ما که به اندازه کافی پول داریم.می خوای بری سر کار که چی بشه؟
 
11-شام چی داریم؟
 
12-نکنه امشبم مثل همیشه شام نداریم؟
 
13-میشه یه شبم که شده شام درست کنی؟
 
14-هر چی بگی میکنم.فقط طلاقم نده!باشه؟
 
15-آقای قاضی شما ازش بپرسید چرا میخواد طلاقم بده؟
 
.....
 
سوال هایی که یک دختر و پسر در رابطه دوستی از هم می پرسند:
 
الف:سوال هایی که پسرا میپرسند:
 
1-امروز میتونی بیای بیرون؟
 
2-اون پسره کی بود باش دست دادی؟
 
3- من میدونم تو با 10 پسر دیگه هم ارتباط داری! فکر کردی من خرم؟
 
4-چرا مثل روزای اول نیستی؟
 
5-چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
 
6-ببینم تو دوست داری بریم یه جای خلوت که فقط من و تو باشیم؟!؟!؟!
 
7-چند تا برادر داری؟
 
8-بابات چی کارست؟
 
9-میشه دوستت مریم رو با دوستم رامین آشنا کنم؟
 
10-چرا فکر میکنی من اینقدر دروغ میگم؟
 
 
ب : سوال هایی که دخترا میپرسند:
 
1-تو چرا اینقدر اصرار داری منو ببینی؟
 
2-چرا با این دختره اینقدر نگاه میکنی؟
 
3-چند تا دوستم داری؟
 
4-مگه روزای اول چه جوری بودم؟
 
5-چرا جواب sms  نمیدی؟
 
6-هنوزم دوستم داری؟
 
7-تو فامیلتون دختر همسن تو هم هست؟
 
8-ماشینت مال خودته؟
 
9-من از این رامین دوستت خوشم نمیاد.میشه باش قطع رابطه کنی؟
 
10-چرا شما پسرا همتون دروغ میگیِد؟
 
و سوال هایی که در مواقع تنهایی از خودمون می پرسیم:

 
1-چرا منو گذاشت و رفت؟
 
2-الان داره چیکار میکنه؟
 
3-خدایا  یعنی انتقام منو ازش میگیری؟
 
4-با چی خودکشی کنم؟!
 
5-آخ فکر کنم اشتباهی قرص خوردم!یعنی اون چه قرصی بود؟
 
 برگرفته از گروه Marshall-Modern
 

سال گذشته را چگونه گذراندید؟

 

موضوع انشا:

سال گذشته را چگونه گذراندید؟

 

قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار می دهم تا انشاء ام آغاز شود. سال گذشته سال بسیار خوبی و پر برکتی می باشد. سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی ۱۸ چـــرخ رفـت و له گـــــــشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت. ما خیلی خاک بازی کردیم. من هر چی گشتم پــــسرخاله ام را پیــدا نکردم. در آن روز پدرم مرا با بیل زد، بدون بی دلیل! من در پارسال خـــیلی درس خواندم ولی نتـــوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند. پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کـــــــــــار کـنم و اوســــــتای من هر روز من را با زنجیرچرخ می زد و گاهی موقع ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین می بست و دو
سه بار با ماشین یکی از مشتری ها از روی من رد می شد. من خیلی در کارهای خانه به مـادرم کمک می کنم. مادرم من را در سال گذشته خیلی دوست می داشت و من راخیلی ماچ می کند ولی پدرم خیلی حسود است و من را لای در آشـپزحانه می گذاشت.درســــــال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند و خواهرم بسیارحــــامله است و پدرم مـــــی گوید یا پسر است یا دوقلو!!!در سال گذشته مـا به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم. مــن در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکـــم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم!پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشد و مادرم خیلی ناراحت است و هــــــــی به من میگوید: کپی اوغلی، ولی من نمی دانم چرا وقتی مادرم به من فحش می دهــــــد، پدرم عصـبانی می شود! در سال گذشته ما به عـــید دیدنی رفتیم و من حدودا خیـــــلی عیدی جـمع کرده ام، ولی پدرم همه آن ها را از من گرفت و آنتن مـــــــاهواره ای خرید که بسیار بــد آموزی دارد و من نگاه نمی کنم و پدرم از صبح تا شب شوهای بی نــاموسی نگاه می کند و بشکن می زند. پــــــدرم در سال گذشته رژیم گرفته است و هر شب با دوست هایش آب و ماست و خیار می خورند و می خندند، گاهی وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر! پدرم هر وقت آب می خورد بسیار مامانم را ماچ و بوسه می نماید و قربون صدقه اش میرود اما نمی دانم چرا مامانم دوست ندارد پدرم آب بخورد.مخصوصاً شب ها!مامان من پارسال بسیار مریض شده است.او موهایش را بسیار کوتاه کرده و از ته زده است.پدرم اصلاً مدل موهای مامانم را دوست ندارد.پدرم می گوید مدل موهای مامان من سرطان می باشد.مامان من هر روز با درس شیمی ،درمان میشود!او بسیار ضعیف می باشد.دکتر میگوید او یک ماه مهمان میباشد!!!پدرم بسیار به مطب دکترمیرود.اسم منشی مطب دکتر مادرم(به گفته پدر) جیگر طلا می باشد.پدرم هفته ای یکبار در رستوران یا در پارک با جیگر طلا قرار می گذارد تا در مورد وضعیت مامان از او راهنمایی بخواهد!!!برادر کوچک من از پارسال بسیار مرده می باشد!او موقع رد شدن از خیابان با یک پیکان دزدیده می باشد.پلیس می گوید اورا تجاوز کرده اند و خفه اش کردند!پارسال جسد او را در بیابان اطراف ورامین پیدا کردند.اما برادر من سر نداشت !به همین دلیل من فکر میکنم برادرم به خاطر خفگی مرده است چون دهان برای نفس کشیدن نداشته نمی باشد!برادر بزرگم پارسال از سربازی برگشته می باشد.او می گوید در سربازی متوجه شده که پسر نمی باشد و دختر می باشد.دکتر می گوید برادر من ترانس سکشوال می باشد ولی اسم او ممد می باشد.برادرم اصرار دارد ما به او شهناز بگوییم!