تامل در این جملات دریایی از خداشناسی پاک و معصومانه جلو چشامون میاره
از ترجمه کتاب : نامه های بچه ها به خدا
تحلیل کودکان از خدا
* لازم نیست که نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان رو نگاه می کنم.
*فکر می کنم دستگاه منگنه یکی از بزرترین اختراعات تو باشه.
*اسم من سیمونه. اسمم از انجیله. هشت سال و نیم دارم. ما در خیابون پارک زندگی می کنیم. یه سگ دارم که اسمش باستره. یه همستر کوچولو داشتم که از خونه بیرون رفت و فرار کرد. من برای سنم کوچیکم هستم. سرگرمی های من شنا، بولینگ و مطالعه است. من یه آزمایشگاه کوچیک یه کلکسیون سکه و یه کلکسیون ماهی های استوایی دارم. در حال حاضر سه نوع از اونا رو دارم. خوب فکر می کنم که خیلی حرف زدم. خداحافظ
* بعضی وقتها بهت فکر می کنم حتی وقتی دعا نمی کنم.
*شرط می بندم که برای تو خیلی سخته که به همه آدمها در همه جای دنیا عشق داشته باشی.
*خانواده ما فقط از ۴ نفر تشکیل شده و من هیچ وقت نمی تونم این کارو بکنم.
*از همه آدمهایی که برای تو کار می کنند پتروس و یوحنا رو از همه بیشتر دوست دارم.
*اگر روز یکشنبه توی کلیسا رو نگاه کنی بهت کفشای نوام رو نشون می دم.
*من داستان چانوکا رو از همه داستانهای دیگه بیشتر دوست دارم. تو واقعا داستانای قشنگی سر هم کردی.
*دلم میخواد نهصد سال زندگی کنم، مثل شیث که توی کتاب مقدس درباره اش نوشته شده.
*دوستت دارم ،حالت خوبه؟ من خوبم، مادرم پنج دختر و یک پسر داره، من هم یکی از اونا هستم.
*از زمانی که راجع به تو شنیدم دیگه احساس تنهایی نمی کنم.
*ما خوندیم که توماس ادیسون روشنایی رو اختراع کرد اما توی مدرسه دینی می گن که تو اینکار رو کردی. پس شرط می بندم که ادیسون فکر تو رو دزدیده.
*اگر تو نمی گذاشتی که دایناسورها منقرض شوند ما دیگر کشوری نداشتیم. تو کار درستی کردی.
*خدای عزیزم این یک شعر است: دوستت دارم زیرا که به من داده ای هر آنچه برای زندگی به آن نیازمندم اما آرزو دارم به من بگویی که چرا مرا چنان آفریدی که باید بمیرم.
*معرکه است که تو همیشه ستاره ها رو در جای درستشون قرار می دی. *آدمای بد به نوح می خندیدند و می گفتند که تو احمقی که در زمین خشک کشتی می سازی. اما او خیلی باهوش بود چون شیفته تو بود. این همان کاریست که من می خواهم بکنم.
*فکر نمی کنم که هیچ کس می تونست بهتر از تو خدایی کنه. فقط خواستم که تو اینو بدونی اما من این حرفو به این خاطر نمی زنم که تو خدا هستی.
*من فکر نمی کردم که نارنجی و ارغوانی بهم بیاد، تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه شنبه ساخته بودی دیدم. دمت گرم.
*من بهترین کاری رو که از دستم بر میاد انجام میدم.
برگرفته از نوشته ی گروه _Iranian_Girls_ |