عشق از دیدگاه دیگران

این دفعه می خوام جملاتی رو که در جاهای مختلف درباره عشق خوندم رو بنویسم بعضی ها رو نمی دونم از کیه و بعضی ها هم که معلومه از کی نقل شده،به هر حال خوندنش خالی از لطف نیست.

اولش رو با این بیت که در جایی خوندم شروع می کنم:

باید از عشق تو مرد و از دست همه راحت شد

باید از عشق تو مرد و از دست تو هم راحت شد

در کتاب نقطه تسلیم نوشته شهره وکیلی خوندم که گفته بود: من از آن دسته عشاقی هستم که شرط اول قدم در معرکه عشق را مجنون بودن می دانم. توی همون کتاب در جای دیگر گفته شده که : رقیب عشقی یک غاصب فاجر و یک سارق فاسد نیست بلکه موجود عزیزی است که معشوق و معبود او را نوازش می کند و عزیز می دارد !!!! وکیلی در کتاب خودش چنین تعریفی از عشق دارد : عشق جلوه خداوند است که از جایگاه غیب به سطح مادی انتقال پیدا می کند . عالم غیب همان عالم کبریاست، پس عشق پاک است و مقام والایی دارد .

در جایی خوندم که از شخصی پرسیده بودند : چه هدیه ای را بیشتر می پسندید؟ و او پاسخ داده بود : بزرگترین هدیه خداوند یعنی عشق را و در ادامه هم هین بیت معروف که می گه :

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید

یا تن رسد به جانان یا جان من در آید

فریده رهنما در کتاب یکبار دیگر با احساس گفته : حتی اگر زبان عشق را از وسط به دو نیم کنی تا لال شود ، نگاه گویاتر و رساتر از آن ، با فریاد هایش ماهیت آن را آشکار می سازد.

ولتر هم معتقد است : هرکس دو بار می میرد . یکبار آن زمان که عشق از دلش رخت بر می بندد و یکبار آنگاه که دار فانی را وداع می گوید . اما یقینا مرگ عشق بسی دردناکتر از مرگ زندگیست .

بهینه پیغمبری در کتاب عشق و عطش خود گفته : عشق منطق پذیر نیست . در جدل با آن یا باید مجنون شوی یا آنکه دست از جانت بشوری . ایچ.ال.منکن هم میگه : عشق مثل جنگ است، شروع کردن آن آسان است اما متوقف کردن آن خیلی سخت است .

در مجله فرهنگ سینما خوندم که نوشته بود : عاشقی و عشق به گفته بزرگواری به مثابه آتش است و بازی با آن آتش خانمانسوز .

در کتاب مستانه عشق از مریم جعفری اومده که : عشق حقیقی این نیست که با به زبون آوردن از ارزش و قیمتش کم کنی.عشق اونقدر مقدسه که باید در خلوتکده دل حفظش کرد . تکین حمزه لو هم معتقد به اینه که : عشق یعنی گذشتن از همه چیز برای معشوق. و البته این بیت از فروغ

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما

برتر اند راسل هم میگه : ترس از عشق ، ترس از زندگیست و آنانیکه از عشق دوری میکنند مردگانی بیش نیستند .

و نقل قولی از دکتر شریعتی : دنیا را بد ساخته اند...... کسی را که دوست داری تو را دوست نمی دارد . کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نمی داری . اما کسی که تو دوست داری و او هم تو را دوست دارد به رسم آیین هرگز به هم نمیرسند و این رنج است . زندگی یعنی این ....... و اینکه :

عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است ، فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است ، عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است ، عشق جا زدن و کنار کشیدن نیست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است .

و نقل از بزرگی که میگه : هرگز برای عاشق شدن به دنبال باران و بهار و بابونه نباش . گاهی در انتهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند . رابرت-جی-اینگر سول هم گفته : کاخی که در آن عشق جایی نداشته باشد کلبه ای محقر و ناچیز بیش نیست . اما هنگامی که در کلبه محقری عشق وارد می شود آن را به قصری پر روح و هیجان مبدل می سازد .

و اینکه خیلی از مردم می گن که عشق و محبت واقعی دیگه وجود نداره و همه بعد از مرگشون عزیز می شن . به قول معروف :

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه زنده کش و مرده پرست

تا زنده بود شخص کشندش به خطا

تا مرد به عزت ببرندش سردست